به گزارش خبرگزاری «حوزه»، دکتر حسین آجرلو ،دکترای روابط بین الملل از دانشگاه اسلامی بیروت و پژوهشگر موسسه تحقیقاتی ابرار معاصر تهران با اشاره به آخرین تحولات منطقه در گفت و گو با سرویس بین الملل حوزه به بیان نقش حزب الله لبنان در بحران سوریه و هم بستگی ویژه این حزب با گروه های مقاومت در منطقه و گروه های فلسطینی پرداخت.
گفتگوی این کارشناس ارشد مسائل لبنان تقدیم خوانندگان ارجمند می شود:
سوال: همانطور که میدانیم از آغاز پیدایش گروههای تکفیری صهیونیستی در منطقه به ویژه در عراق و سوریه، حزبالله لبنان به طورجدی در مبارزه با گروههای تکفیری به طور علنی به مبارزه پرداخت تحلیل شما از این حضور و تأثیرات استراتژیک مشارکت حزبالله در جنگ سوریه چیست؟ در فضای داخلی لبنان گروههای مختلف چه نظری در این خصوص دارند؟
تغییر معادلات سیاسی بحران سوریه توسط حزب الله لبنان
ارتش سوریه یک ارتش کلاسیک و آموزش دیده در جنگهای متقارن بود به همین دلیل در ابتدای بحران در برابر تحولات جنگی نامتقارن دچار مشکلاتی شده بود و این امر ممکن بود موجب تغییر نظام شود. حضور حزبالله در عرصه سوریه موجب تغییر معادلات میدانی و سیاسی در بحران سوریه شده است زیرا این جنبش دارای توانمندی فراوانی در جنگهای نامتقارن داشت و همین امر به ارتش و نیروهای مردمی سوریه برای کنترل اوضاع کمک کرد.
در لبنان دو جریان چهارده مارس و جریان هشتم مارس وجود دارد که پیرو دو جریان اصلی منطقه غرب آسیا یعنی جریان محافظهکار و جریان مقاومت هستند. این جریانها بعد از ترور آقای رفیق حریری در چهاردهم فوریه 2005 مطرح شدند، در آن زمان هجمه وسیعی علیه نظام سوریه شکل گرفته بود. در روز هشتم مارس سال 2005، یعنی نزدیک به یک ماه بعد از ترور آقای حریری، اجتماعی وابسته به مقاومت برای حمایت از سوریه شکل گرفت و در نهایت یک هفته بعد، یعنی در روز چهاردهم مارس، اجتماعی از طرف طرفداران عربستان سعودی و مخالفین گروه مقاومت شکل گرفت.
با توجه به این تقسیم بندی جریان 14 مارس شامل جریان المستقبل به رهبری سعد الحریری، حزب کتائب به رهبری امین جمیل، حزب نیروهای لبنانی به رهبری سمیر جعجع و چندگروه و حزب کوچک دیگر از ابتدا مخالف حضور حزبالله لبنان در سوریه بودند و جریان هشت مارس شامل حزبالله، جنبش امل، جریان آزاد ملی به رهبری میشل عون، جریان المرده به رهبری سلیمان فرنجیه و چند گروه و حزب کوچک دیگر موافق این حضور هستند.
سوال: بعد از شکست سنگین گروههای تکفیری در منطقه به نظر میرسد جبهه عربی غربی عبری جلسات علنی و پنهانی خود بعد از سفر ترامپ به عربستان و اسراییل به دنبال ماجراجوییهای جدید در منطقه باشند نظر شما در این رابطه چیست و آیا احتمال ریسک مجدد صهیونیستها برای حمله به لبنان وجود دارد؟
رژیم صهیونیستی محور مقاومت را اصلی ترین و جدی ترین تهدید خود میداند و همواره درصدد تضعیف آن است، اگر این امر با همسویی طرفهای منطقهای و ایالاتمتحده آمریکا همراه شود خطر حمله به حزبالله لبنان و حماس افزایش مییابد البته این موضوع بستگی به هوشیاری و حفظ آمادگی محور مقاومت دارد.
سوال: همزمان با سبقت گرفتن برخی از کشورهای عربی برای عادیسازی با اسرائیل، حزبالله لبنان در میان موجی از کینههای سعودی و همپیمانانش به دنبال مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی است. به نظر شما در حال حاضر فعالیتهای حزبالله در کرانه باختری و در ارتباط با گروههای فلسطینی چگونه است؟
همانطور که بیان شد هدف اصلی حزبالله لبنان مبارزه با رژیم صهیونیستی است و به همین منظور همواره روابط خوبی با گروههای مقاومت همچون حماس و جهاد اسلامی فلسطین داشته و از هیچ حمایت سیاسی، امنیتی و نظامی نسب به گروه های فلسطینی دریغ نکرده است.
سوال: با روی کار آمدن سعد حریری در عرصه سیاسی لبنان و به دست آوردن پست نخست وزیری چه تغییراتی در عرصه سیاست خارجی این کشور در مواجهه با کشورهای مخالف مقاومت اسلامی از جمله عربستان شاهد خواهیم بود و حریری در خصوص تحولات سوریه چه مواضعی را تاکنون اتخاذ کرده است؟
در تعریف و گونه شناسی دولت در لبنان می توان این کشور را در قالب دولت ضعیف و جامعه شبکهای تقسیم بندی کرد که نتیجه آن نیز بحران دائمی و دخالت بیگانگان در آن بوده است. با توجه این امر تغییر نخستوزیر تأثیر چندانی بر موضع لبنان نخواهد گذاشت، بهخصوص اینکه میشل عون رئیسجمهور و جبران باسیل وزیر خارجه لبنان از جریان آزاد ملی و نبیه بری رئیس مجلس لبنان به عنوان تعیین کنندگان رسمی سیاست خارجی در کنار نخستوزیر هستند که همه آنها از جریان هشت مارس و طرفدار محور مقاومت هستند. سعد الحریری به عنوان رهبر جریان المستقل و طرفدار عربستان سعودی محسوب میشود و از ابتدا مواضع ضد سوری داشته است ولی هماکنون به دلیل دارا بودن پست نخستوزیری و کابینه ائتلافی با محافظهکاری بیشتری اقدام میکند.
گفت و گو از وجیهه سادات حسینی